یک مرغ دارم چند تا تخم مىکنه؟
استاد بازى که خود شماره آن یک است براى همهٔ بازیکنان شمارهاى مىگذارد که باید بهخاطر بسپارند. آنگاه استاد رو به بازیکنان کرده و بهطور مثال مىگوید: یک مرغ دارم ۹تا تخم مىکند. بازیکنى که شمارهٔ آن ۹ است باید بلافاصله بگوید: چرا ۹تا؟ استاد مىپرسد: پس چندتا؟ شمارهٔ ۹ مىگوید: مثلاً ۱۱تا، اینبار شمارهٔ ۱۱ اعتراض کرده و مانند شمارهٔ ۹ عمل مىکند و هر شمارهاى را که مایل بود مىگوید. هر بازیکنى که شمارهٔ خود را بشنود ولى اعتراضى نکند و یا درجواب 'پس چندتا؟' شمارهاى را بگوید که قبلاً سوخته باشد، مىسوزد. بهجاى شماره، نام اشخاص یا اجناس را هم مىتوان روى بازیکنان گذاشت (حسن میگه حسین).
عامو یادگار
یکى از بازیکنان خم مىشود و به دیوار تکیه مىکند و بازیکن دیگر سوار او مىشود و چشمهاى بازیکن دیگر را با دست مىگیرد و از او مىپرسد: 'آش جو خورده با ماس و خیار عامو یادگار خوابى یا بیدار؟' سپس یا چشمهاى خود را مىبندد یا هر دو را باز نگه مىدارد یا یکى را باز و دیگرى را بسته نگه مىدارد. بازیکنى که چشمهاى آن بسته است باید حدس بزند و مثلاً بگوید، خواب یا بیدار یا خواب و بیدار. یک نفر هم بر بازى نظارت مىکند؛ اگر حدس او درست بود جاها با هم عوض مىشود.
سُکسُک
یک نفر بهعنوان استاد و یک نفر بهعنوان گرگ انتخاب مىشود. گرگ در دامن استاد چشم مىگذارد. باقى بازیکنان مىروند و پنهان مىشوند. گرگ با شمارش ده، بیست، سی، چهل به جستوجوى آنها مىرود. بازیکنان سعى مىکنند طورىکه دیده نشوند، خود را به جائى که استاد ایستاده برسانند و بگویند سُکسُک. گرگ هم با دیدن بازیکنان همین کار را مىکند. بازیکنى که نتواند سکسک کُند سوخته است و گرگ مىشود.
حمام بازى
خاک را کُپه مىکنند و روى آن آب مىریزند تا گِل درست شود. هریک از بازیکنان در یک طرف این کُپه قرار مىگیرند و شروع مىکنند به باز کردن یک راه تا کُپه خاک بهصورت گنبد درآید. بعد هریک از بازیکنان، در سوراخ خود را با یک سنگ مىبندد. سپس سرگنبد را سوراخ مىکنند و از آن بالا آب مىریزند. آب از سوراخ هریک از بازیکنان بیرون زد او سوخته است. جریمهٔ او این است که سر او را به گنبد مىکوبند. گاه مىگردند و شخص بىاطلاعى را پیدا مىکنند و از او مىخواهند که بگوید درون گنبد چه صدائى مىآید و وقتى او سرخم مىکُند سر او را به گنبد مىکوبند و مىخندند.
جسّن جسّنک
یکى از بازیکنان خم مىشود و سایر بازیکنان در حالىکه شعرى را مىخوانند، از روى او مىپرند. هرگاه کسى نتواند شعرها را درست ادا کند یا درست بپرد، بازنده است و باید بهجاى بازیکنى که خم شده است قرار بگیرد.
اوستا خرت نلنگه
دو نفر استاد، یاران خود را انتخاب کرده و با قرعهکشى مشخص مىکنند که کدام گروه باید بازى را شروع کند. استاد گروه اول (شروعکننده)، کنار دیوار مىایستد و نفر بعدى در مقابل او خم شده و سر خود را در دامن او قرار مىدهد و دیگران هم پشت سر او دولا شده و کمر یکدیگر را مىگیرند. افراد گروه دوم در حالىکه مىگویند: 'اوستا خرت نلگنه' ، با پرش، رو پشت افراد گروه اول سوار مىشوند. نفرات اول صف باید سعى کنند، طورى بپرند که روى نفرات جلوئى گروه مقابل قرار گیرند و جا براى سایر افراد نیز باقى بماند. آخرین نفر که استاد این گروه است، پس از سوار شدن باید از یک تا شمارهاى که قبلاً بین دو گروه توافق شده (مثلاً ۱-۵۰)، بدون مکث و نفسکشیدن بشمارد. اگر موفق نشود، جاى دو گروه عوض مىشود ولى در غیر اینصورت گروه اول باید دوباره خم شوند و بازى بههمان شیوه ادامه مىیابد.
اتلمتل
بازیکنان دور هم نشسته و پاهاى خود را دراز مىکنند. کسى که استاد بازى است، شروع به خواندن شعرى کرده و همزمان به تکتک پاهاى بازیکنان اشاره مىکند. عبارت آخر شعر 'یک پاتو ورچین' به هرکس رسید، آن بازیکن پاى خود را ورچیده و از بازى کنار مىرود. استاد بههمین نحو بازى را ادامه مىدهد. آخرین نفرى که باقى بماند، باید سر بگذارد.
خروس جنگى
بازیکنان دستها را به سینه مىزنند و روى یک پا لىلى مىکنند و بههم نزدیک شده شانههاى خود را بههم مىکوبند. هرکدام زمین خورد یا پاى خود را زمین گذاشت یا از دایرهاى که کشیدهاند بیرون رفت سوخته است.
لَپَربازى
ابتدا دایرهاى روى زمین مىکشند و هریک از بازیکنان تعدادى سنگ داخل آن مىگذارد. آنگاه خطى را مشخص مىکنند و هریک از بازیکنان از آن محل سعى مىکند با لپر خود، سنگهاى داخل دایره را نشان کرده و آنها را از دایره خارج کند. بازیکنى که تعداد بیشترى سنگ را از دایره خارج کرده باشد، برندهٔ بازى است.
آفتاب مهتاب
دو نفر همقد و هموزن، پشت خود را به یکدیگر کرده و دستهاى خود را درهم نموده و قلاب مىکنند. بعد یکى از آنها کلمهٔ 'آفتاب' را بهحالت کشیده مىگوید و در حالىکه به جلو خم مىشود، دیگرى را بلند کرده و برپشت خود قرار مىدهد. نفر دوم هم همین کار را انجام مىدهد ولى کلمهٔ 'مهتاب' را بهصورت کشیده مىگوید. در نوبتهاى بعدی، یکى عبارت 'آفتاب مهتاب چه رنگه؟' و دیگرى 'سرخ و سفید دورنگه' را هنگام خمشدن مىخوانند و تا زمانى که خسته نشده باشند، بازى را ادامه مىدهند.
منبع: iranmatlab.ir
غذا های فرانسوی طرفداران زیادی در دنیا دارندکه یکی از آن ها سوپ پیاز است. این غذا یکی از لذیذ ترین سوپ های دنیاست که حتما باید تست شود. اگر تا به حال سوپ پیاز نپخته باشید ممکن است این کار مشکل به نظر آید ولی در حقیقت این گونه نیست. می توانید این سوپ را در زمانی در حدود 10 دقیقه آماده پخت نمایید و یک ساعت و نیم هم پخت و جا افتادن آن طول می کشد.
سبلان
سبلان با ارتفاع 4850متر در شمال غرب ایران، در استان اردبیل واقع شده است. وجود دهانههای آتشفشانی متعدد و چشمههای آبگرم فراوان از ویژگی های سبلان است. برای صعود به سبلان از اردبیل به وسیله اتومبیل گردشگران و کوهنوردان به آخرین نقطه اتومبیل رو به نام «قطورسو» می روند. فاصله این آبادی تا اردبیل نزدیک به صد کیلومتر است و راهی کوهستانی و صعبالعبور دارد که خود از جاذبههای گردشگری فراوانی برخوردار است. صعود از قطورسو تا قله سبلان حدود هشت ساعت طول می کشد. اگرچه این مسیر دارای شیب نسبتا تندی است، اما بهعلت وجود دامنههای سبز و خرم و مملو از گیاهان معطر و گلهای وحشی، کوهنوردی در طول آن بسیار لذتبخش است.
تخت سلیمان ـ علمکوه
رشته کوههای تخت سلیمان و علم کوه که گروه تخت سلیمان نامیده میشوند، عبارتند از: چند رشتهکوه عظیم و مرتفع سنگی منشعب شده از خطالراس اصلی البرز که بین 45 و 50 درجه تا 10/ 51 درجه طول شرقی و بین 15/ 36 درجه عرض شمالی و در جنوب شهرستان کلاردشت واقع شده است. تخت سلیمان دارای بلندی 4650 متر است. علمکوه نیز با ارتفاع 4850 متر درکنار سبلان و پس از دماوند دومین قله مرتفع کشور محسوب میشود. شیب مداوم دیواره علمکوه و ارتفاع قابل ملاحظهاش (حدود 800 متر) آن را در زمره صخرههای برتر سراسر جهان قرار داده است. بهدلیل وجود یخچالها، برفچالها و دیوارههای صعبالعبور، این مجموعه از مشهورترین ارتفاعات کشور محسوب می شود و مورد توجه کوهنوردان و صخرهنوردان بسیاری است.
دنا
کوه دنا که در میان مردم محلی به «کل قدویس» (به معنای قله پاک و بلند) معروف است؛ در 30 درجه شمال شرقی سمیرم و ده درجه شمال شرقی دهکده آب ملخ، در جنوب منطقه بویراحمد قرار گرفته است. دنا با ارتفاع 4409 متر، بلندترین قله رشته کوههای زاگرس است. برای صعود به دنا باید خود را به دهکده آب ملخ برسانید که آخرین آبادی سرراهی محسوب می شود. زمان صعود از این آبادی تا دنا حدود هفت ساعت است. در درههای دامنه کوه دنا، چشمههای کوچک و بزرگ متعددی تشکیل شده است. شرایط مناسب آب و هوایی و بارش سالانه 600 تا 1200 میلی متر، این منطقه را یکی از مستعدترین مناطق رویشی کرده است. وجود گونههای گیاهی و جانوری متنوع، سبب تبدیل دنا به ذخیرهگاه زیست شده و منطقه حفاظت شده دارای وسعتی حدود 94 هزار هکتار است.
غالیه کوه
غالیه کوه که در 80 کیلومتری جنوب غربی شهرستان الیگودرز قرار دارد، یکی از مرتفعترین کوههای جنوب غربی ایران به شمار میرود. ارتفاع این کوه از سطح دریا 4110 متر است و مرز طبیعی شهرستان الیگودرز و دزفول را تشکیل می دهد.برای صعود به این کوه می توان از طریق جاده ماشین رو به آبادی چشمه پر رفت که در 48 کیلومتری جنوب غربی الیگودرز قرار دارد؛ این دهکده آخرین آبادی منطقه است و راهپیمایی از اینجا شروع می شود. دامنههای این کوه از گلها و گیاهان معطر پوشیده شده که فضا را خوشبو و چشمنواز کرده است. انواع پرندگان شکاری، خرس، گراز و گرگ از گونههای جانوری این کوه محبوب کوهنوردان محسوب می شوند.
اشترانکوه
این رشته کوه به طول تقریبی 50 کیلومتر در نزدیک شهرستان ازنا در لرستان قرار گرفته است. اشترانکوه یکی از زیباترین کوههای کشور به شمار می رود که دارای یخچالهای طبیعی و دائمی است و در تمام سال پوشیده از برف و یخ است. بلندترین قله اشترانکوه، قلهای معروف به چالکبود (سنبران) است که حدود 4100 متر ارتفاع دارد.این رشته کوه دارای جاذبههای طبیعی فراوانی است و به سبب تنوع پوشش گیاهی و جانوری، این منطقه سال1340 به عنوان منطقه حفاظت شده در نظر گرفته شد. از مهمترین پوشش گیاهی این منطقه می توان به ریواس، گون، پسته کوهی، گلها و گیاهان گوناگون اشاره کرد. خرس قهوهای، روباه، مار قیطانی، سنجاب درختی، عقاب، شاهین و جغد از مهمترین گونههای جانوری اشترانکوه است. به سبب یافتن تعدادی سنگواره، اشترانکوه از ارزش ژئوتوریستی نیز برخوردار است.
منبع: kanoon.ir
جنگل به ناحیه وسیعی که توسط درخت ها، درختچه ها و گونه های علفی مختلف پوشیده شده گفته می شود و بسته به نوع پیدایش آن و خصوصیات ساختاری به جنگل بکر، جنگل طبیعی، جنگل مصنوعی یا جنگل دست کاشت طبقه بندی می شود.
جنگل های ایران دارای 5 ناحیه رویشی به شرح زیر است:
1- ناحیه رویشی هیرکانی (کاسپینی) به مساحت 1967316 هکتار
2- ناحیه رویشی ایرانی- تورانی به مساحت 4032747 هکتار
3- ناحیه رویشی ارسبارانی به مساحت 200000 هکتار
4- ناحیه رویشی زاگرسی به مساحت 6000000 هکتار
5- ناحیه رویشی خلیج – عمانی به مساحت 2119000 هکتار
در ادامه به معرفی جنگل های شمالی ایران که شامل جنگل های خزری و ارسباران است می پردازیم.
این جنگل ها ازنظر جغرافیای گیاهی در منطقه هیرکانی واقع شده است و گونه های تشکیل دهنده آن جزء گونه های پهن برگ خزان کننده هستنتد. مساحت این جنگل ها در گذشته حدود پنج میلیون هکتار بوده که براساس آمارها در حال حاضر مساحت جنگل های شمال کشور حدود 2 میلیون هکتار و جنگل های ارسبارانی معادل 164000 هکتار است. اما در طی سالیان اخیر چرای مفرط دام و همچنین قطع به منظور مقاصد اقتصادی باعث کاهش این جنگل ها شده است. نقطه قابل توجه اینکه این جنگل ها جزء قدیمی ترین جنگل های دنیاست و این منطقه دارای 80 گونه درختی است که از گونه های کم نظیر آن می توان به لیلکی، لرگ، انجیری و سفید پلت اشاره کرد.
جنگلهای ارسباران که سال 1355 از سوی یونسکو به عنوان منطقه حفاظتی و ذخیرهگاه معرفی شده، حدود 50 سال پیش دارای 250 تا 300 هزار هکتار وسعت بوده است. تخریب به گونهای پیش رفته که امروزه وسعت جنگلهای این منطقه به 164 هزار هکتار کاهش یافته است. سازمان جنگلها اعلام کرده سالانه 100 هزار هکتار جنگل احیا میشود. ولی کارشناسان معتقدند، این رقم در مقایسه با تخریبهای انجامشده در سالهای گذشته بسیار ناچیز است.
وسعت جنگل های شمال کشور که به جنگل های ناحیه رویشی هیرکانی یا کاسپینی شهرت دارد را یک میلیون و 847 هزار و 886 هکتار می باشد، این جنگل ها در نیمرخ شمالی البرز از آستارا در غرب تا گلیداغی در شرق بطول تقریبی 800 کیلومتر و عرض 20 تا 70 کیلومتر را پوشش می دهد. تصویر ماهواره ای سال های 1354 و 1380 از جنگل های شمال نشان می دهد که مساحت جنگل های شمال از 2640000 به 2050000 هکتار معادل 22 درصد کاهش یافته است. 78 درصد جنگل های شمال جزو جنگل های تولیدی، 12 درصد حفاظتی و 10 درصد حمایتی و ذخیره گاهی هستند. جنگل های هیرکانی شمال ایران که بیشتر از نوع پهن برگ و دارای تنوع بسیار است، جزء جنگل های منحصربه فرد بوده و شهرت جهانی دارد. از جمله درختان موجود در این جنگل ها می توان به گونه های: افرا، بلوط، ممرز، راش و… اشاره کرد. این گونه های پهن برگ، وابسته به آب و هوای معتدل اقیانوسی است.
از جنگل های جلگه ای مازندران به جز مساحت اندکی که به صورت ذخیره گاه جنگلی، پارک جنگلی و اثر طبیعی ملی اداره می شود، بقیه تماما از بین رفته و به اراضی مزروعی، ساختمان ها و تاسیسات مسکونی و صنعتی و … تبدیل شده است. جنگل های کوهستانی این مناطق نیز اکنون تحت شدیدترین فشارهای تخریبی قرار دارد.